فنوتیک (صدا شناسی) در دستور زبان کرمانجی

3 min read

زبان کوردی بطور کلی یک زبان فنوتیک (صوتی یا آوایی) است، بدین معنی که برای هرصوتی در واقع یک حرف می‌تواند وجود داشته باشد. این خود پربار بودن و غنی‌بودن زبان کوردی را می‌رساند. زبان کوردی آنقدر ثروتمند است که نیازی به گرفتن کلمات از زبانهای دیگر ندارد، حتی زبانهای دیگر از زبان کوردی کلمات را قرض کرده‌اند. الفبای زبان کوردی 31 حرف (tîp) دارد، حروف صدادار یا (tîpên Dengdar) هشت (8) عدد و حروف صامت یا بی‌صدا (tîpên Bêdeng)  بیست و سه (23) عدد می‌باشند.

حروف صدادار به دو قسمت تقسیم می‌شوند:

1- حروف با صدای کوتاه که سه حرف u , i , e می‌باشند.

2- حروف با صدای بلند که پنج حرف a , ê , û , î , o می‌باشند.

چگونگی تلفظ حروف با صدای کوتاه و بلند، و بطور کلی تلفظ حروف الفبای کوردی و همچنین خواندن و نوشتن صحیح کلمات کوردی را با آوردن مثال و نمونه‌هایی در زیر بطور کاملأ  شفاف و روشن ارائه داده‌‌ایم.

حروف الفبای کوردی به دو صورت؛ حروف بزرگ و حروف کوچک (tîpên gir  u  tîpên  hûr) نوشته می‌شوند(معمولأ سرآغاز هر جمله را با حروف بزرگ شروع می‌كنند):

Tîpên gir:

A , B , C , Ç , D , E , Ê , F , G , H , I , Î , J , K , L , M , N , O , P , Q , R , S , Ş , T , U , Û , V , W , X , Y , Z

Tîpên hûr (qiçik):

a , b , c , ç , d , e , ê , f , g , h , i , î , j , k , l , m , n , o , p , q , r , s , ş , t , u , û , v , w , x , y , z

مثال:

A   a

(آبستن)avis ,(آرد)Ard ,(درخت)dar ,(دریا)derya ,(آسیاب)aş ,(آب)Av ,( آگاهی) agahî

B   b

(برف)berf ,(قورباغه)Beq ,(کباب)kebab ,(قوچ)beran ,(پدر) Bav ,( بار)Bar

C   c

(ستم)Cewr ,(فنجان)fincan ,(جو)ceh ,(دفعه) car ,(آهو) cêran ,(همسایه)cînar

Ç    ç

(چکش)çakûş ,(چشم)çav ,(چهار)çar ,(چه) çi ,(رودخانه، ربودن)çem ,(چوب‌دستی)ço

D   d

(شتر)Deve ,(دندان)diwan ,(دهل)dihol ,(دست)dest ,(دیوانه)dîn ,(دور)dûr ,(چوب)dar

E    e

(شش)şeş ,(زری)Zeri ,(ابر)ewr ,(الاغ)ker ,(عرب)ereb ,(عشق)evîn ,(ذوق و شوق)Zewq

Ê    ê

(مگس)mêş ,(طلا)zêr ,(راه)rê ,(هیزم)êzing ,(دراز)dirêj ,(غروب)êvar ,(درد)êş

F    f

(برف)Berf ,‌(هفت)Heft ,(فیل)fîl ,(پرواز)firîn ,(فرودگاه)firokxane ,(هواپیما)firoke

G   g

(کچل)gurî ,(گندم)genim ,(گوساله)golik ,(توپ)gog ,(گرفتن) girtin ,(گرگ)gor

H   h

(نه)neh ,(استخوان)hestî ,(اسب)hesp ,(شما)hûn ,(دوست)heval ,(حرکت)hereket

I   i

(زمستان)zivistan ,(پلنگ)piling ,(تبر)bivir ,(بز)bizin ,(دل)dil ,(اشک)hêstir ,(عسل)hingif

Π   î

(چشمه)kanî ,(سیر)sîr ,(انگور)tirî ,(امشب)îşev ,(امروز)îro ,(امسال)îsal

J   j

(مژه)bijang ,(مه آلود)mij ,(روزه)roji ,(جوجه تیغی)jûjî ,(زن)jin ,(بالا)jûr ,(پایین)jêr

K   k

(قاشق)kevçî ,(سبز)kesk ,(کبوتر)kevok ,(کدبانو) kêwanî ,(کو)ka ,(نارس)kal

L   l

(سبیل)simbêl ,(خوشه گندم)simbil ,(لک‌لک)leklek ,(شتاب، سرعت)lez ,(دستکش)Lepik

M   m

(کلاه)kum ,(کرم)kurm ,(موش)mişk ,(ماهی)masî ,(مار)mar ,(مرغ)mirîşk

N   n

(انار)nar ,(بند ناف)navik ,(پنیر)penîr ,(نامه)name ,(نان)nan ,(نر)nêr ,(بیمار)nexaş

O   o

(موی بافته)golî ,(قرمز)sor ,(مو)por ,(اردک)Ordek ,(اتاق)otaq ,(اتومبیل)Otomobîl

P   p

(اسب)hesp ,(پاشنه)panî ,(گربه)pişik ,(پیر)pîr ,(زیاد)pir ,(بینی)poz ,(قسمت)par

Q   q

(قفس)qefes ,(قلم)qelem ,(کلاغ)qirik ,(قیر)qîr ,(قدغن)Qedexe ,(قند)qend

R   r

(زخم)birîn ,(نی)bilûr ,(باران)baran ,(روباه)rovî ,(روسیاه)rûreş ,(ریسمان)rist

S   s

(صد)sed ,(سگ)se ,(داس)das ,(ساعت)saet ,(سیب)sêv ,(کفش)sol ,(صفحه نان‌پزی)sêl

Ş   ş

(گل نسترن)şîlan ,(آشتی)aştî ,(شش)şeş ,(شکر)şeker ,(شانه)şeh ,(شیر)şîr ,(شور)şor

T   t

(توت)tût ,(فلوت)filût ,(تخته)texte ,(گیتار)gîtar ,(بهم‌زدن)tewdan ,(تیشه)tevşo

U   u

(کردستان)Kurdistan ,(بی‌شاخ)kul ,(گل)gul ,(قلوه، کلیه)gurçî ,(انگشتر)hengulîsk

Û    û

(بطری)şûşe ,(جغد)tû ,(توت)tût ,(بد)kûtî ,(ماسه‌)qûm ,(توربه)tûr ,(عمیق)kûr ,(شمشیر)şûr

V   v

(سیب)sêv ,(ماه)hîv ,(لب)lêv ,(چوپان)şivan ,(پول)dirav ,( برگشتن)vegerîn ,(باز کردن)vekirin

W   w

(طناب)weris ,(میوه)mêwe ,(کبک)kew ,(مکان، خیمه‌گاه) war ,(وزیر) wezîr

X  x

(خرما)xorme ,(کفش‌دوزک)xalxalok ,(خیار)xiyar ,(خال،نکته)xal ,(خاک)xak ,(توخالی)xalî

Y  y

(پاییز)payîz ,(دنیا)dinya ,(میمون)meymûn ,(کوه)çîya ,(چای)çay ,(یک)yêk ,(یازده)yazde

Z    z

زنگوله)zengil ,(سورنا)zirne ,(زبان)ziman ,(پیاز)pîvaz ,(زرد)zer ,(طلا)zêr ,(نقره )ziv

حروف هم‌صدا tîpên Pevdeng

در زبان کوردی کلماتی هستند که در آن دو حرف الفبا با هم ترکیب شده و یک صوت را می‌سازند، بعبارت دیگر این دو حرف را هم‌صدا (Pevdeng) می‌گویند، که در کنار یکدیگر قرار گرفته و با کمک ‌همدیگر صدایی مطلوب جهت تلفظ و بیان کردن آن کلمه را ایجاد می‌کنند.

بعنوان مثال:

W (وو) و X (خ) بعنوان دو حرف در کنار یکدیگر قرار گرفته و با همدیگر آن صدایی  از » خ » را که مـطلوب بیان کلمهء xwîn (خون) در کوردی است را درست می‌کنند، و همینطور مثالهای دیگری که ذیلأ بیان شده است.

Pevdeng : >>> xw

(خون) xwîn ,(کج، پایین)xwar ,(سالم)xweş ,(صاحب)xwedî

xwendin(خواندن) ,xwarin(خوردن) ,xwê(نمک) ,xwedi(خدا) ,xwe(خودش), …

نکات و یا قواعد ویژه‌ای از دستور و گرامر زبان کوردی که واقعأ زبان کوردی را بسیار وزین‌تر، غنی‌تر و شیرین‌تر نموده است را در اینجا با هم مرور می‌کنیم.

لمات کوردی اساسأ با حروف  u ,  û , i شروع و یا ختم نمی‌شوند. در اینجا برای روشن شدن مطلب چند مثال را ارائه می‌دهیم.

مثال:

حرف i معمولأ در حروف اضافهء  ji ,bi ,li ,di (البته در درسهای آینده حروف اضافه در زبان کوردی را بطور مبسوط بحث خواهیم کرد) و همچنین کلمهء پرسشی çi (چی) در زبان کوردی بیشتر استفاده می‌شود.

حرف u معمولأ در کلماتی مثل عدد du (دو)، ضمیر tu (تو)، کلمهء ربطی ku (که ، اگر)، و کلمهء پرسشیku (کجا) در زبان محاوره‌ای بین مردم بیشتر استفاده می‌شود.

?Ew çi ne

(آنها چی هستند؟)

.Reqema du ji yêk girtir e

(رقم دو از یک بزرگتر است.)

?Tu ji Kurdên Xorasanê kesek dinasî

(تو از کوردهای خراسان کسی را می‌شناسی؟)

.Kela ku ew lê rûdine

(روستا یا قلعه‌ای که او در آن ساکن است.)

.Ku tu wî bibînî

(اگر شما او را ببینید.)

?Ew ji ku tê

(او از کجا می‌آید؟)

?Tu li ku yî

(تو در کجا هستی؟)

در زبان کوردی از دیدگاه نوشتاری و املائی؛ معمولأ کلماتی که دارای یک حرف بصورت تکراری (tt,ll,rr…)، و یا دو حرف با صدای نزدیک بهم (“d-t” , “p-b”….) که در کنار یکدیگر قرار بگیرند، نداریم . چونکه اگر این حروف در کنار یکدیگر قرار بگیرند یکی از آنها نوشته نمی‌شود.

مثال:

(جوانتر، کوچکتر) xurtir  <<<  xurt-tir

(بهتر) rintir <<< rind-tir

(پس شام، بعد از شام) paşîv <<< paş-şîv

(رئیس جمهور) serokomar <<<  serok-komar

(غنی‌تر، ثروتمند‌تر) dewlementir<<< dewlemend-tir

(یک سیلابی) yêkîte <<< yêk-kîte

حروف نیم‌صدا Tîpên Nîvdeng

این حروف به حروف سلیس کردن کلمه معروفند. حروف h , w , y که در زبان کوردی حالتی مابین حروف صدادار و حروف صامت را دارند، حروف نیم‌صدا نامیده می‌شوند. این حروف در واقع آن رلی را در کلمه بازی می‌کنند که باصطلاح می‌گویند کلمه را می‌پزد، و یا بعبارت دیگر کلمه را خوش تلفظ و یا خوش بیان (سلیس) می‌کنند.

 

 مثال:

الف –   y

Rûê min >>> rûyê min

xwezaî >>> xwezayî

bi vî awaî >>> bi vî awayî

pîê min >>> piyê min

sîa te >>> siya te

…hwd

her weki din <<< hwd (همان کلمهء » وغیرو » در فارسی است)

ب – h

Avaî >>> avahî

ronaî >>> ronahî

Hêşênaî) şênaî >>> şênahî

perwerdeî >>> perwerdehî

xwezaî >>> xwezahî

….hwd

ج –  w

Baî >>> bawî

xwesîa te >>> xwesiwa te

‎ cizrawî <<< cizraî

‎ kawî <<<  kaî

…hwd

البته استثنائاتی هم وجود دارد. مثلأ وقتیکه کلمه با حروف صدادار شروع شود و یا اینکه فعل با آهنگ زمان و حالت هماهنگ شود، آنگاه دو حرف صدادار (در کلمه) در کنار هم قرار می‌گیرند و حروف نیم‌صدا مابین دو حرف صدادار قرار نمی‌گیرند بلکه کلمه به حالت و فرمی جدید در می‌آید.

 

 مثال:

bîne <<< (حالت امری) înan (anîn) >>> biîne

êşîn >>> diêşîne >>>dêşîne (têşîne)

Avêtin >>> biavêje >>> bavêje

Ajotin >>> biajo >>> bajo

Aqil >>> biaqil >>> baqil

حرف صامت h معمولأ حروف صداداری مثلî , û , ê … را نرم می‌کند (تلفظ کلمه را نرمتر می‌کند). با آوردن حرف صامت h در واقع کلاه حروف صدادار مذکور می‌افتد (i , u , e )  که این خود سبب تغییر در صوت و تلفظ آنان می‌شود یعنی در واقع تلفظ کلمه را نرم می‌کند. همینطور حرف a تبدیل به eh می‌شود.

مثال:

mih <<< (میش) mî

ruhn <<< (روغن) Rûn

Sî (سایه) >>> sih

Rû (صورت) >>>ruh

Bûtan (حیرت، افترا) >>> Buhtan

Bar (بار، سنگینی)  >>> behr

Tal (تلخ) >>> tehl

Tîn (حرارت، پرتو) >>> tihn

çav (چشم) >>> çehv

Bas (بحث، عنوان) >>> behs

Kanî (چشمه) >>> kehnî

Kar (کار، عمل)  >>>kehr

Panî (پاشنه)  >>> pehnî

Go (گوش)  >>> guh

Bîn (بو)  >>> bihn

Cî (جایگاه)  >>> cih

Fêm (فهم)  >>> fehm

baxçe(باغچه) >>> behxçe

در یک کلمه وقتیکه حرف  î قبل از  y یا  yê قرار بگیرد، کلاه آن می‌افتد و به i تبدیل می‌شود (باصطلاح می‌گویند حرف کوتاه می‌شود که تلفظ حرف نیز فرق کرده و نرم می‌شود). علت این تغییر هم بخاطر این است که تلفظ این حروف بهم نزدیک است و در مواقعی که در کنار هم قرار می‌گیرند ادای تلفظ هر دو آنها با همدیگر مشکل است لذا یکی از آنها را تغییر می‌دهند تا کلمه سلیس و خوش‌بیان شود. البته این قاعده هم در زبان انگلیسی و هم در زبان عربی نیز وجود دارد.


مثال:

diya min <<<  dîya min <<< dîa min

çîa >>> çîya >>> çiya

rûê min >>> rîyê min >>> riyê min

این قاعده در مورد حروف yê / w / û نیز صادق است. بهمین خاطر موقعیکه حرف û قبل از حر ف w در یک کلمه قرار بگیرد، کلاه آن می‌افتد (باصطلاح می‌گویند حرف کوتاه می‌شود که تلفظ حرف و متعاقب آن کلمه نیز نرم می‌شود).

مثال:

Rû >>> riwê min

Xwesû >>> xwesiwa min

çarsû >>> çarsiwa min

Bûn >>> bibiwa (bibûya

Du >>> diwemîn

Parsû >>> parsiwa min

حروف دو صدایی (صدای نرم  و  خشک): Tîpên  du dengî

در زبان کوردی حروف p, k , ç , t می‌توانند دارای دو صدا یا آوا باشند.این دو صدا را که معمولأ یا صدای نرم (deng nerm) و  یا صدای خشک (deng hişk) می‌نامند با حرکت لبها در هنگام تلفظ آن حرف قابل تشخیص است (در واقع یک حرف است با دو صدا، بستگی به چگونگی کاربرد آن در کلمه دارد). در بعضی متون کوردی هنگامیکه تلفظ حرف، صدای خشک را دارد، زیر حرف یک خط می‌کشند( مثل:  K, P, T, Ç )، که این خود تلفظ و خواندن آن کلمه در متن را برای خواننده واضح و بسیار ساده می‌کند.

deng hişk

deng nerm tîp

(پارسال)par
‎(کهنسال) ‎‎‎pîr
(بینی) poz

(قسمت) Par
(چربی) pî
(مو) por

P

(پوست) Çerm
(چوب دستی) ço
(مشتاق غذا، پر ولع) çil

(چهار) Çar
(برو، دستور رفتن به اسب) Ço
(چهل) ‎ Çil

Ç

(خیس) ter
(تو) tu
(تیشه) tevşo

(سیر) Têr
(هیچکس) tu
(تور، شبکه)Tor

T

(کر، ناشنوا) ker
(کاه) ka
(پیر، کهنسال) kal
(اگر، کند) ku

(خر) Ker
(کجاست) Ka
(نارس، خربزه) Kal
(که) ku

K

لازم است که چگو‌نگی نوشتن حروف دو صدایی و بطور کلی این قاعدهء املایی را در کتابهای آموزشی مدارس و همچنین فرهنگ لغت کوردی رعایت کرد. اما در راستای زبان محاوره‌ای در واقع پیدا کردن حرفی از دیدگاه الفبایی در این ارتباط لزومی پیدا نمی‌کند، چونکه با این قاعده حروف مذکور براحتی در جمله قابل تمییز دادن هستند.